جستجو برای:
سبد خرید 0
  • خانه
  • پادکست
  • فروشگاه
  • وبلاگ ها
  • رفیق راه
  • تماس با ما

ورود

گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟

ثبت نام

داده های شخصی شما برای پشتیبانی از تجربه شما در این وب سایت، برای مدیریت دسترسی به حساب کاربری شما و برای اهداف دیگری که در سیاست حفظ حریم خصوصی ما شرح داده می شود مورد استفاده قرار می گیرد.

  • 09375069695
  • info@miiimschool.ir
  • رفیق راه
  • میم گالری
  • لیست علاقه مندی ها
میم
  • خانه
  • پادکست
  • فروشگاه
  • وبلاگ ها
  • رفیق راه
  • تماس با ما
ورود
آخرین اطلاعیه ها
جهت نمایش اطلاعیه باید وارد سایت شوید
0

وبلاگ

میم > اخبار > آموزش > ODE و علت عدم کنترل رفتار در فضای مجازی

ODE و علت عدم کنترل رفتار در فضای مجازی

7 شهریور 1402
ارسال شده توسط mrezanzri
آموزش، عمومی، مهارت های ارتباطی

یک مطلب ساده در وبلاگ‌تان می‌نویسید یا در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌کنید و با هیجان منتظر می‌مانید تا ببینید دیگران چه کامنت‌هایی می‌گذارند و چه عکس‌العملی نشان می‌دهند.

به نظر خودتان حرف عجیبی نزده‌اید و قرار نیست پاسخ غیرمنتظره‌ای دریافت کنید. شاید چند کامنت و پاسخ در تأیید حرف‌تان، شاید چند نکته‌ی تکمیلی و شاید هم چند مورد «اما و اگر».

اما در میان کامنت‌ها و پاسخ‌ها حرف‌هایی را می‌بینید که اصلاً انتظار نداشته‌اید ببینید و بخوانید: حرف‌های تند، توهین‌های جدی، نقدهای خشک و خشن و خلاصه حرف‌هایی که انگار «زهرآلود» هستند یا جمله‌هایی که واژگان‌شان به اندازه‌ی کافی تراش نخورده و چکش‌ کاری نشده‌اند.

این اتفاق‌ها برای کسانی که در فضای آنلاین فعالیت می‌کنند، تازه نیست. بسیاری از ما چنین تجربه‌هایی داشته‌ایم و خواهیم داشت. اما در این‌جا سوالی پیش می‌آید که شاید شما هم تا کنون از خودتان پرسیده باشید: «اگر این فرد، الان روبه‌روی من ایستاده بود و به شکل فیزیکی با هم صحبت می‌کردیم،‌ باز هم همین حرف‌ها را در قالب همین کلمات و با همین جمله‌بندی می‌گفت؟ یا شکل نرم‌تری را انتخاب می‌کرد و ملاحظه‌ی بیشتری به خرج می‌داد؟»

بسیاری از متخصصان و صاحب‌نظران معتقدند که احتمالاً گفتگوی رو در رو و فیزیکی به شکل نرم‌تری انجام می‌شود و کمتر احتمال دارد که با واکنش‌های تند و حساب‌نشده و جملات تراش‌نخورده و کلمات چکش‌کاری‌نشده مواجه شویم.

این مسئله و حاشیه‌های آن، موضوع این درس است. بحثی که در تحلیل ارتباطات دیجیتال از آن با عنوان Online Disinhibition Effect یا ODE یاد می‌کنند.

 

آیا همه‌ی ما به یک اندازه گرفتار ODE می‌شویم؟

پاسخ  بسیاری از صاحب‌نظران در این زمینه – منفی است. عوامل متعددی در ODE نقش دارند و از آن‌جا که شدت و میزان تأثیرگذاری این عوامل برای هر یک از ما متفاوت است، این عنان‌گسیختگی و فاصله گرفتن از خویشتن‌داری هم در هر یک از ما با دیگری متفاوت خواهد بود.

ناشناس بودن | Anonymity

یکی از عوامل کلیدی که می‌تواند ODE را تقویت و تشدید کند، ناشناس بودن است. وقتی در یک وب‌سایت یا وبلاگ یا یک شبکه اجتماعی این امکان وجود دارد که از اکانت‌ها و پروفایل‌های Fake استفاده شود، افرادی که با این اکانت‌ها فعال هستند، بار بسیاری از ملاحظات و محدودیت‌های اجتماعی را بر روی شانه‌های خود احساس نمی‌کنند. به همین علت، راحت‌تر حرف می‌زنند و کمتر دچار خودسانسوری می‌شوند.

این رهایی از خودسانسوری هم به خودافشایی بیشتر کمک می‌کند و هم در شکل منفی ODE، باعث می‌شود که افراد در حرف زدن و موضع‌گیری و نقد کردن و توهین کردن، محاسبه و ملاحظه‌ی کمتری به خرج دهند.

دیده نشدن | Invisibility

حتی به فرض این‌که دیگران هویت شما را بدانند و با یک اکانت واقعی حرف بزنید و فعالیت کنید (چه در شبکه‌های اجتماعی و پلتفرم‌های مشابه و چه در پیام‌رسان‌ها) هنوز یک ویژگی دیگر هم می‌تواند وجود داشته باشد: «دیگران من را نمی‌بینند.»

وقتی می‌دانیم که دیگران حالات چهره و ژست‌ها و حرکات ما را می‌بینند، رفتار و گفتار خود را بیشتر کنترل می‌کنیم و مراقب هستیم که چه می‌گوییم و چه کاری انجام می‌دهیم.

اما وقتی کسی ما را نمی‌بیند – حتی به فرض این‌که بداند که هستیم و با هویت‌مان آشنا باشد – ذهن‌مان کمی آزادتر می‌شود و ممکن است حرف‌هایی بزنیم و مواضعی بگیریم که در غیر این صورت، آن حرف‌ها را نمی‌زدیم و آن مواضع را نمی‌گرفتیم.

ندیدن چشم‌ها و علائم چهره‌ی طرف مقابل | Lack of Eye-contact

در دنیای فیزیکی و ارتباط رو در رو، عامل دیگری هم هست که رفتارها و گفته‌ها و عکس‌العمل‌های ما را مهار می‌کند و آن، حالات چهره‌ی طرف مقابل است. گاهی می‌خواهیم تند برویم، اما وقتی می‌بینیم که خشم یا تعجب طرف مقابل را برافروخته‌ایم، رفتارمان را تعدیل می‌کنیم.

یا این‌که چهره‌ی آرام طرف مقابل، ما را هم به آرامش دعوت می‌کند.

اما در بسیاری از پلتفرم‌های آنلاین – اگر از تماس‌های تصویری بگذریم – چنین بستری فراهم نیست و همین باعث می‌شود که رفتارها و عکس‌العمل‌ها سخت‌تر مهار شوند.

هم‌گام (سینک) نبودن ارتباط | Asynchronicity

طراحی بسیاری از ابزارهای آنلاین به گونه‌ای است که در آن‌ها ارتباط غیرهمزمان شکل می‌گیرد. شما کامنت می‌گذارید و نمی‌دانید چه زمانی به کامنت‌تان پاسخ داده خواهد شد. یا ایمیل ارسال می‌کنید و ممکن است ساعت‌ها، روزها و حتی هفته‌ها بعد جواب بگیرید.

سولر معتقد است که همین هم‌زمان نبودن می‌تواند Inhibition یا بازدارندگی رفتاری را کاهش دهد. یعنی اگر احساس کنید همین الان طرف مقابل آماده است به شما پاسخ دهد، حساب‌شده‌تر رفتار می‌کنید. اما وقتی فکر می‌کنید که «حرفی می‌زنید و می‌روید و بعداً با فاصله‌ی زمانی نسبتاً زیاد ممکن است طرف مقابل به شما جواب بدهد» موانع ذهنی و خودسانسوری‌تان کمتر می‌شود و هر چه را به ذهن‌تان برسد بر زبان خواهید آورد.

اگر بخواهیم از تعبیری که سولر به آن علاقه دارد استفاده کنیم،‌ باید بگوییم که هم‌گام نبودن ارتباط می‌تواند احتمال بروز برخوردهای «بزن – در رو» را بیشتر کند.

تصویرسازی‌های خودمحورانه | Solipsistic Introjection

در بسیاری از ابزارهای ارتباط آنلاین و در بخش قابل‌توجهی از شبکه‌های اجتماعی، از ارتباط چهره به چهره استفاده نمی‌شود و «متن» جای «تصویر» را می‌گیرد.

اما ما متن‌ها را به شکل مجموعه‌ای از کلمات و جملات نمی‌بینیم. بلکه آن‌ها را در ذهن خود بازخوانی می‌کنیم. حتی لحن و صدا به آن‌ها نسبت می‌دهیم. گاهی جمله‌ای را به شکلی می‌خوانیم که انگار نویسنده آن را با فریاد گفته است یا از جمله‌ی ساده و معمولی دیگری، لحن تحقیرآمیز برداشت می‌کنیم. چه‌بسا تصویری از طرف مقابل در ذهن خود بسازیم و او را در حال حرف زدن تصور کنیم.

اما این صداسازی‌ها و تصویرسازی‌ها الزاماً به صدا و تصویر طرف مقابل نزدیک نیست. بلکه بیشتر تصویر و تصور ذهنی خود ما و برداشت‌های ما را منعکس می‌کند.

گاهی اوقات ممکن است ما در پاسخ به این صداها و تصویرها، رفتاری تند نشان دهیم و حرفی بزنیم که به گمان خودمان، پاسخ مناسب و متناسب است. در حالی که منظور طرف مقابل را درست برداشت نکرده‌ایم.

جدا شدن از دنیای واقعی – این‌جا همه‌چیز بازی است | Dissociative Imagination

یک فاکتور دیگر هم وجود دارد که می‌تواند روی disinhibition یا عنان‌گسیختگی در فضای آنلاین، خصوصاً شبکه‌های اجتماعی تأثیر بگذارد. آن فاکتور هم این است که در ذهن برخی از کاربران، دنیای آنلاین یک جهان دیگر و کاملاً مستقل از دنیای واقعی است. اصلاً قرار نیست در این‌جا قواعد و مسئولیت‌ها و وظایف جهان واقعی وجود داشته باشد:

«بله. دروغ گفتن بد است. من هم در دنیای واقعی دروغ نمی‌گویم. اما این‌جا که دنیای واقعی نیست. دنیای مجازی است.»

«من در دنیای واقعی مراقبم که کسب و کار کسی تعطیل نشود و اصطلاحاً نان کسی را نبُرم. اما ریپورت کردن در این‌جا که به معنای تعطیلی کار و کاسبی نیست.»

«من در دنیای واقعی سعی می‌کنم در نظرسنجی‌ها به شکلی مسئولانه شرکت کنم و پاسخ درست بدهم. اما این‌جا می‌توانم شوخی کنم و گزینه‌ای را انتخاب کنم که کمی خنده بر لبم می‌آورد.»

این نوع نگاه‌ها – که می‌توانید صدها مصداق دیگر در کنارشان فهرست کنید – باعث می‌شود که برای بعضی انسان‌ها، فضای آنلاین واقعاً به عنوان فضای مجازی جا بیفتد؛ چیزی در مقابل فضای حقیقی.

در حالی که می‌دانیم در دنیای امروز، معمولاً نمی‌توان بین دنیای آنلاین و زندگی آفلاین مرز کشید و تمایز قائل شد.

واضح است که این عامل تابع ویژگی‌های شخصیتی و نگرش هر یک از ماست و شدت و ضعف و میزان تأثیرگذاری آن از یک فرد به فرد دیگر متفاوت خواهد بود.

فراموش کردن اختلاف جایگاه‌ها – ما همه مثل همیم | Minimizing Authority

تا همین چند دهه قبل، برای یک نفر که در یک کشور کوچک و ضعیف زندگی می‌کرد، تماس گرفتن و حرف زدن با قدرتمندترین افراد در بزرگ‌ترین کشورهای جهان کاری محال و غیرممکن بود. اما حالا همان فرد می‌تواند زیر اکانت اینستاگرامی قدرتمندترین فرد جهان هم کامنت بگذارد یا فردی معمولی از پایین‌ترین طبقات جامعه، در توییت خود، یک وزیر را منشن کند.

این «دسترسی برابر» به امکانات حرف زدن و اظهارنظر، گاهی اوقات می‌تواند توهم «جایگاه برابر» را هم در ذهن ما ایجاد کند.

اگر در دفتر کار این افراد حاضر می‌شدیم،‌ نه‌تنها نوع رفتار و زبان بدن‌شان، بلکه حتی تابلوی دفتر یا چیدمان اتاق هم کافی بود تا سنگینی فضا بر ما غلبه کند و به اصطلاح، خودمان را «جمع‌ و جور» کنیم و ملاحظه‌کارانه‌تر حرف بزنیم. اما چنین اتفاقی در بسیاری از بسترهای آنلاین روی نمی‌دهد.

خوب یا بد، مثبت یا منفی، می‌توان گفت که بسیاری از ابزارهای اینترنتی و ارتباط آنلاین، فاصله‌ی قدرت و اختلاف جایگاه را – حداقل در ذهن مردم – کم و کوچک کرده‌اند و جامعه‌ی هرمی را به سمت یک جامعه‌ی مسطح برده‌اند. همین باعث می‌شود که خویشتن‌داری در گفتار و رفتار، حداقل از سمت پایین به بالا، ملاحظه‌کاری کمتری وجود داشته باشد.

 

برچسب ها: روانشناسیفهمیدم کهمدرسه میم
قبلی روانشناسی صنعتی و سازمانی چیست؟
بعدی failing forward - شکست هدفمند

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.

جستجو برای:
پشتیبانی

شماره تماس : 09375069695

دسته‌ها
  • آموزش
  • اینستاگرام
  • اینفوگرافیک
  • پادکست صوتی
  • پلن بی _ PLAN B
  • شازده کوچولو
  • شبکه های اجتماعی
  • طراحی
  • عمومی
  • فارکس
  • فهمیدم که
  • کتاب صوتی
  • مهارت های ارتباطی
  • ویدئو
برچسب‌ها
PLAN B ارز دیجیتال اینستاگرام اینفوگرافیک حمید محمدی درس روانشناسی روانشناسی سازمانی سازمان سازمانی شازده کوچولو فارکس فراموشی رمز عبور فهمیدم که مدرسه میم پادکست پلن بی کتاب صوتی گوینده

مدرســـــه میـــــــم

Facebook-f Twitter Youtube Instagram Paper-plane
دسترسی سریع
  • صفحه نخست
  • بلاگ
  • فروشگاه
  • تماس با ما
راهنمای خرید
  • آموزش خرید دوره
  • نمادهای الکترونیکی
  • پیگیری سفارش
دسته بندی ها
  • طراحی وب
  • عکاسی
  • بورس
  • فن بیان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
ارسال به ایمیل
https://www.miiimschool.ir/?p=9752
دسته بندی دوره ها
دسته بندی بلاگ
دوره های من
دسته بندی دوره ها

توسعه فردی

  • 1 دوره

دسته بندی بلاگ

آموزش

  • 2 نوشته

پادکست صوتی

  • 9 نوشته

پلن بی _ PLAN B

  • 3 نوشته

شبکه های اجتماعی

  • 3 نوشته

طراحی

  • 1 نوشته

عمومی

  • 4 نوشته

کتاب صوتی

  • 1 نوشته

دوره های من
برای مشاهده خریدهای خود باید وارد حساب کاربری خود شوید

Facebook Twitter Youtube Instagram Whatsapp
مرورگر شما از HTML5 پشتیبانی نمی کند.

سوالی دارید؟ از ما بپرسید، کارشناسان ما در اسرع وقت با شما تماس می گیرند.

مدرسه میم

  • 09375069695
  • شنبه تا چهارشنبه از ساعت 8 تا 17
  • info@miiimschool.ir